اروپا، شبپره هراسان
تاریخ انتشار: ۲ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۲۹۸۶۳۵
بعضی در داخل ایران تلاش میکنند میان رخدادهای ضداسلامی در کشورهای غرب و مسئولیت دولتهای غربی فاصله بیندازند!
به گزارش مشرق، سعدالله زارعی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: اهانت به مقدسات اسلامی در غرب که از اوایل دهه ۱۳۶۰ شروع شد و از اوایل دهه ۱۳۷۰ شتاب پیدا کرد، در چند سال گذشته به اوج خود رسیده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در لابلای اقدام جنایتکارانه اهانت به مقدسات اسلامی یک سخن زمینهای عمدتاً از سوی محافل آکادمیک غرب شنیده میشود؛ «جمعیت مسلمان اروپا در حال گسترش است»، اما واقعیت این نیست و رشد جمعیتی مسلمانان در اروپا هر چند واقعیت دارد، منشأ نگرانی غرب نیست؛ چه اینکه در همین دوران حدود چهل ساله، جهان با رشد مسیحیت هم مواجه بوده است کمااینکه نفوذ دولتهای غربی در ممالک اسلامی قابل مقایسه با نفوذ دولتهای اسلامی در ممالک غرب نیست. موضوع چیست؟
۱- غرب داعیه تسلط بر جهان دارد و بر این اساس در طول حدود ۲۰۰ سال اخیر تلاش گستردهای برای رسیدن به آن مبذول داشته است. توسل به جنگها، برپایی کودتاها، تغییر حکومتها و دولتها، ترورها و اقدامات خشونتآمیز، تخریب مبانی فکری و فرهنگی رقبا از طریق راهاندازی ابرشبکههای فضایی و مجازی، اقدامات سایبری و مخابراتی، دخالت در موضوع جمعیت و نیروی انسانی در کشورها، تحریم، تخریب و محاصره اقتصادی، اعمال محدودیت در زمینه فنآوری، علم و تکنولوژی، ایجاد سازمانهای جاسوسی و اطلاعاتی با هدف سیطره بر شئون مختلف مخالفان، ایجاد سازوکارهای حقوقی به منظور محرومسازی رقبا از حقوق خود، تخریب مذهبی و فرقهسازی با هدف جداسازی مردم از ادیان الهی، و ... اقدامات شناخته شده، مکرر و جاری غرب در مواجهه با مخالفان خود است.
غرب برای نیل به هدف خود ۴۳ سال (۱۳۶۹- ۱۳۲۷) جهان را در وضعیت «جنگ سرد» نگه داشت و در واقع میلیونها انسان و دهها دولت را در آنسوی دیوار قرار داد و اگر اتحاد جماهیر شوروی و بلوک کمونیسم فرو نپاشیده بود، غرب این محاصره را تا صد و صدها سال ادامه میداد. کما اینکه بلافاصله بعد از فروپاشی شوروی این سیاست را علیه مخالفان تازه خود بازتولید کرد و تا امروز ادامه داده است. پشت این سیاست تسلط مطلق بر جوامع و ملل میباشد و غرب در این خصوص با کسی رودربایستی ندارد و البته نتیجهبخش بودن این سیاست بحث دیگری است.
۲- غرب بر اساس آنچه در آثار اندیشمندان آن آمده، تاکنون حریفی قدرتر از اسلام به خود ندیده است. شاید «آلبر کامو» (۱۹۶۰ - ۱۹۱۳) نویسنده فرانسوی، اولین کسی بود که در سال ۱۳۲۵ / ۱۹۴۶ در مقالهای (اسلام جوان در حرکت) به این موضوع پرداخت.
بعدها «برنارد لوئیس» (۲۰۱۸ - ۱۹۱۶) در سال ۱۳۶۹/ ۱۹۹۰ در مقاله «بنیان خشم مسلمانان» اسلام را متهم کرد که پیروان خود را به خشونت و «ضدیت با دیگران» وادار میکند.
البته پیش از اینها، غرب از طریق کاربست واژگان «بنیادگرایی اسلامی» مجموعه مسلمانان طرفدار پیروی از تعالیم و ارزشهای اسلام را متهم به «دیگر» ستیزی میکرد. غرب در یک دوره طولانی با پردازش خاص نسبت به ترکیب بنیادگرایی اسلامی، تعالیم و ارزشهای اسلام را زیر فشار تبلیغات سیاسی قرار داد و در اواسط دهه ۲۰۱۰ به گمان پیروزی بر اسلام به پایکوبی پرداخت و مقالات زیادی بر مبنای شکست اسلام سیاسی از غرب نوشته شد.
یکی از این مقالات متعلق به «الیور روی» (Oliver Roy) استاد دانشگاه هاروارد است که با عنوان «شکست اسلام سیاسی» (the Failure of Political islam) توسط آن دانشگاه منتشر گردید.
موضوع «اسلام سیاسی» و آنچه غرب از آن به بنیادگرایی دینی یاد میکرد، انقلاب اسلامی ایران بود. اما غرب از دو جهت واژه عامتر «بنیادگرایی اسلامی» به کار میبرد؛ یک جهت این بود که نمیخواست به قدرت انقلاب اسلامی اعتراف کند، یک جهت دیگر این بود که از نظر غرب انقلاب ایران واقعیتی است که اتفاق افتاده و آنچه باید مانع از آن شد، گسترش آن در دو سطح درون اسلامی و برون اسلامی است.
غربیها در این جدال شدید و جنگ سردی که راه انداخته بودند، تا مدتی وانمود میکردند با اصل اسلام به عنوان یک دین مشکل ندارند و آنچه سبب نگرانی آنان است استفاده از پارهای از معارف و آموزههای این دین در «دگر» ستیزی است. اما غرب در این میان خیلی هم هوشمندانه رفتار نکرد. حمایت غرب از «سلمان رشدی» که نه به آموزههایی از اسلام که به اصل آن و پیامبر، «اهانت» کرده بود نشان داد مشکل غرب بنیادگرایی - با آن تعابیری که خود میکرد- نیست، اسلامی است که بنیانهای فکری و عملی غرب را نشانه گرفته است؛ یعنی خود اسلام و خود پیامبر و خود قرآن نه قرائتهایی از آن.
بر این اساس حضرت امام خمینی(ره) سوم اسفند ۱۳۶۷ در یکی از آخرین پیامهای خود - موسوم به منشور روحانیت - فرمودند «آنان که هنوز بر این باورند و تحلیل میکنند که باید در سیاست و اصول و دیپلماسی خود تجدیدنظر نمائیم و ما خامی کردهایم و اشتباهات گذشته را نباید تکرار کنیم و معتقدند که شعارهای تند یا جنگ سبب بدبینی غرب و شرق نسبت به ما و نهایتاً انزوای کشور شده است و ما اگر واقعگرایانه عمل کنیم آنان با ما برخورد متقابل انسانی میکنند و احترام متقابل به ملت ما و اسلام و مسلمین میگذارند، این یک نمونه است که خداوند میخواست پس از انتشار کتاب کفرآمیز آیات شیطانی در این زمان اتفاق بیفتد و دنیای تفرعن و استکبار و بربریت چهره واقعی خود را در دشمنی دیرینهاش با اسلام برملا سازد تا ما از سادهاندیشی بدر آئیم و...» (صحیفه امام، ج ۲۱، ص ۲۹۱)
۳- غربیها به عظمت اسلام توجه دارند. وقتی فرانسیس فوکویاما (۱۳۳۱ / ۱۹۵۲) استاد دانشگاه جرج میسون آمریکا در سال ۱۳۷۱ / ۱۹۹۲ کتاب «پایان تاریخ و آخرین انسان» را با نتیجهگیریهای سادهلوحانه نوشت، سامویل هانتینگتون (۲۰۰۸/ ۱۹۲۷) مقاله معروف نبرد تمدنها را در همان سال در پاسخ به او نوشت. وی آن را در سال ۱۳۷۵/ ۱۹۹۶ کامل کرد و به صورت کتاب «برخورد تمدنها و دوبارهسازی نظم جهانی» منتشر نمود.
او ایده فوکویاما را به باد انتقاد و تمسخر گرفت و به غرب هشدار داد که مکاتب فکری آسیا با محوریت اسلام، خود را برای جنگ با تمدن غرب آماده کردهاند و غفلت از آن به نابودی غرب منجر میشود. ۳۲ سال از زمانی که هانتینگتون این مقاله را نوشت میگذرد و در این دوران شاهد سنگینترین جنگهای سخت و نرم غرب علیه اسلام و مسلمانان بودهایم.
در این دوره زمانی بعضی کشورهای مسلمان به اشغال نظامی غرب درآمدند؛ دستکم نه جنگ نظامی بزرگ از یمن تا لبنان و فلسطین علیه مسلمانان روی داده و در آنها میلیونها مسلمان کشته و زخمی شدهاند. چندین دولت مسلمان به سمت نابودی سوق داده شدهاند، سختترین تحریمهای اقتصادی و محاصره علیه بخشهای مهمی از جهان اسلام اعمال گردیده است.
در این دوره زمانی هر بنای مبتنی بر همکاری و همدلی در جهان اسلام مورد هجوم سنگین عزت قرار گرفته است. قرآن، پیامبر و اسلام در - تقریباً - همه دولتهای اروپایی و آمریکا به سخیفترین و شدیدترین وجه ممکن، مورد هجو و توهین قرار گرفتهاند.
اما در این جنگی که از جنگ سرد علیه بلوک شرق شدیدتر بوده است، نهتنها اسلام و کانون اصلی آن یعنی انقلاب اسلامی تضعیف نگردیده، بلکه غرب را وادار به اعتراف به شکست هم نموده است.
امروز پارههای جهان اسلام به هم نزدیکتر شدهاند. اخراج سفیر سوئد از عراق اتفاق سادهای نیست کمااینکه اخراج سفیر سوئد در همه کشورهای اسلامی به مطالبه عمومی شهروندان مسلمان آن تبدیل شده است. اخراج سوئد یعنی اخراج غرب، یعنی اخراج آمریکا، فرانسه، انگلیس و بقیه آنان، این یک علامت روشن از ایستادگی مسلمانان و عقبرفت غربیهاست.
۲۰ سال پیش، غرب همین عراق را با حدود ۲۰۰ هزار نیروی نظامی و دهها هزار نیروی اطلاعاتی و امنیتی به اشغال خود درآورد و قصد داشت دستکم صد سال بر آن حاکم باشد و امروز شاهد اخراج سفیر خود از آن است!
۴- بعضی در داخل ایران تلاش میکنند میان رخدادهای ضداسلامی در کشورهای غرب و مسئولیت دولتهای غربی فاصله بیندازند! لذا برای توصیف هتاکان به واژهسازیهایی مثل «افراطگرایان»، «راستگرایان»، «نژادپرستان» و «مخالفان تفاهم ادیان»! روی آوردهاند؛ اینها اگر بیاطلاعند و از این حرفها میزنند، کمی رخدادهای همین ۷ - ۸ سال اخیر را مطالعه نمایند تا دریابند تقریباً در همه کشورهای اروپایی و آمریکا به طور مکرر به قرآن کریم جسارت شده و در همه این موارد دولتهای غرب، به نام دفاع از آزادی بیان، هتاکان را در حمایت خود گرفتهاند؛ آمریکا - بهوسیله کشیش جونز-، فرانسه - بهوسیله نشریه شارلی ابدو -، سوئد - بهوسیله سلوان مومیکا-، دانمارک - بهوسیله راسموس پالودان و سپس کورت وسترگارد، انگلیس - به وسیله سلمان رشدی -، هلند - به وسیله تئودور ونگوگ و نیز خیرت ویلارس و همچنین اروین واگنسولد -، نروژ - بهوسیله لارنس تورسن - آلمان - در تاسوعای سال گذشته - به قرآن کریم اهانت کردهاند.
۵ - واقعیت این است که جنگ علیه اسلام نمیتواند مانع فروپاشی تمدن ظالمانه غرب شود؛ نمیتواند تغییر حرکت جهان از غرب به شرق را دگرگون کند؛ نمیتواند مانع درخشش اسلام شود؛ نمیتواند گرایش به قرآن و معنویت را کاهش دهد. یک سال پس از هتک اسلام، پیامبر و قرآن از سوی نشریات فرانسوی و نیز یک سال پس از تشدید اقدامات ضداسلامی حکومت فرانسه، مجله فرانسوی «فیگارو» در گزارشی با عنوان «افزایش خرید قرآن در فرانسه» نوشت «فروش ترجمه قرآن به زبان فرانسه به شکل قابل توجه در سایت آمازون بالا رفته است».
منبع: مشرق
کلیدواژه: قیمت آلبر کامو فرانسیس فوکویاما انقلاب اسلامی شارلی ابدو سعدالله زارعی مشرق کمونیسم محکومیت اهانت به قرآن کریم خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت دولت های غرب دولت ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۲۹۸۶۳۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فرمان امام علی (ع) به مالک اشتر با ترجمه سید مهدی شجاعی به چاپ ششم رسید
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین،شجاعی در این کتاب نظر به اهمیتی که برای این فراز از نهجالبلاغه به عنوان منشور و آئیننامه حکومت اسلامی قائل بوده است، آن را به صورت مجزا در قالب کتابی آورده است.
شیوه ترجمه این متن ارائه همزمان متن با ترجمه است. شجاعی در صفحات این کتاب متن فارسی و به دنبال آن و در کنارش، متن عربی این نامه را قرار داده است و سعی کرده با استفاده از سادهترین و شیواترین عبارات از عهده ترجمه این اثر برآید. نکته قابل توجه در این ترجمه آهنگین بودن آن و تلاش برای ارائه متنی است که بیآنکه به دنبال روایتی شاعرانه در ترجمه باشد توانسته آهنگی حماسی به خود بگیرد و به شکلی خاص عبارات را در پی هم و به منظور ترجمه قرار دهد.
شجاعی که پیش از این نیز در حوزه ترجمه آثاری همچون ترجمه برخی از ادعیه را در قالب کتاب عرضه کرده است، در این اثر تازه به تناسب و اقتضای محتوا سعی کرده تا اثری را پدید بیاورد که همانند متن عربی آن، صلابت یک نامه و در عین حال شورانگیزی توصیههای دنیوی و اخروی آن را در خود دارا باشد.
یکی دیگر از نکات قابل توجه درباره این کتاب مقدمهای است که شجاعی برای این اثر تالیف کرده است. او در مقدمه خود به نوعی هدف از حکومت در اسلام و آنچه به عنوان خلافت و حکمرانی در این آئین بر مسلمانان رفته را مرور و در ادامه از زبان خود درباره منشور حکومت علوی و اسلامی که برگرفته از نهج البلاغه است و در نامه حضرت امام علی(ع) به مالک اشتر متبلور میشود نکاتی را بیان کرده است.
شجاعی در این مقدمه که برای فهم محتوای این نامه، متنی کارساز و دقیق به شمار میرود، نخست تقسیم بندی حکومت اسلامی به دو شیوه حکومت برگرفته از اسلام علوی و حکومت برگرفته شده از اسلام اموی را معرفی و ترسیم میکند و برای هر یک از آنها نیز شاهد مثالی را برمیشمارد. در ادامه شجاعی با بیان مختصر ویژگیهای هر یک از دو شکل از آیین مسلمانی و حکومت داری، به بایستههای و ضرورتهای قواعد حکومت از منظر اسلام حقیقی اشاره کرده و نامه حضرت علی (ع) به مالک اشتر را نماد و سمبل خلق این قواعد معرفی میکند و از مخاطب میخواهد این فرمان را به عنوان شاخصی برای بررسی رفتارهای دولتمردان مورد استفاده قرار دهند و با آن دست به شناسایی و واکاوی کارنامه عمل آنها بزنند.
شجاعی همچنین از این عهدنامه در بخشی از مقدمه خود به عنوان مهمترین سند در حمایت از حقوق بشر در تمامی دنیا یاد کرده است و تاکید دارد که از ابتدای خلق بشریت تا کنون هیچ سندی به مانند این به تعریف حدود رابطه میان مردم و حکومت نپرداخته است.
۲۲۰۵۷
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901728